La مفاهیم معانی کلمات، عبارات، و جملات و همچنین تغییرات معنی را که در طول زمان تجربه می کنند را مطالعه کنید.
معناشناسی بخشی از نشانهشناسی است که از فلسفهای که با سیستمهای ارتباطی در جوامع انسانی سر و کار دارد و به مطالعه ویژگیهای کلی سیستمهای نشانهای میپردازد، به عنوان مبنایی برای درک همه فعالیتهای انسانی سرچشمه میگیرد.
در معناشناسی عبارتند از:
- El معنی این رابطه بین کلمات و مفاهیم است.
- مشخص کردن این است که با وضوح، دقت و دقت معنای یک کلمه یا ماهیت یک شخص یا چیز را مشخص کنیم.
- الف معنی هر یک از معانی یک کلمه با توجه به زمینه ها است
- الف تعریف گزارهای است که از طریق آن سعی میشود درک یک مفهوم یا اصطلاح یا واژهای از یک بیان یا اصطلاح را بهطور یکسان و با دقت آشکار کند.
- Un حوزه معنایی مجموعه ای از کلمات یا عباراتی است که ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. به عنوان مثال، سیب، پرتقال، گوجه فرنگی، خیار ... در هنگام اشاره به "میوه های یک گیاه" یک میدان معنایی واحد را تشکیل می دهند.
- در تحلیل معنایی یک اصطلاح، باید در نظر بگیرید زبان ها زیرا بدیهی است که یک شیء واحد را می توان به طرق مختلف نامید، اگرچه معنای آن یکسان است.
دو نوع اصلی معناشناسی وجود دارد:
- La معناشناسی همزمان: معنی کلمات را در زمان و مکان مشخص مطالعه کنید.
به عنوان مثال، کلمه "کوکتل" امروزه در زمینه غذا، یک آماده سازی مایع است که از مخلوطی از نوشیدنی ها تشکیل شده است که معمولاً مواد دیگری به آن اضافه می شود.
- La معناشناسی دیاکرونیک: مطالعه ای که بر اساس تحول در طول زمان معنای واژه ها و اصطلاحات و تغییراتی که در طول زمان به وجود آمده انجام می شود.
در سال 1806 اولین توضیح یا تعریف کلمه "کوکتل" را یافتیم که به عنوان "مشروبات محرک از هر نوع تقطیر، شکر، آب و تلخی تشکیل شده است و معمولاً به عنوان "فلاخه تلخ" شناخته می شود، توصیف می شود. اصطلاح کوکتل (هنوز "کوکتل") در ابتدا تمام آماده سازی هایی را که اکنون با اصطلاح "کوکتل" پوشش داده شده اند را مشخص نمی کند، بلکه فقط یک آماده سازی دیگر خواهد بود.
که با مفاهیم زیر مرتبط هستند:
- دلالت: معنی در فرهنگ لغت، معنای رسمی و رایج برای همه گویندگان است. مثلا صندلی. صندلی یک سازه چوبی با سه یا چهار پایه است که برای نشستن روی آن استفاده می شود. و این همان اهمیتی است که گویشوران اکثر زبان های دنیا به آن داده اند.
- مفهوم: معنای ذهنی است که یک گوینده در یک زمینه معین به کار می برد. به عنوان مثال، "طبیعی" که توسط یک دانشمند، شخصی در صنایع غذایی یا یک مصرف کننده گفته می شود. مطمئناً مفاهیمی که در هنگام استفاده از کلمه ایجاد می کنند بسیار متفاوت خواهد بود.
La معناشناسی واژگانی بررسی روابط بین کلمات مختلف با برخی از ویژگی های معنایی مشترک، مانند:
- مونوسمی: معنی واحد برای کلمات. کشاورز: شخصی که وقف زراعت یا زراعت زمین است.
- چند معنایی: کلمات می توانند چندین معنی مختلف داشته باشند. سیب زمینی می تواند به معنای غده یا چیزی بی کیفیت یا نقص باشد. یا آشپزی که به عنوان هنر یا روش خاص آشپزی هر کشور و هر آشپز تعریف می شود. به عنوان قسمت یا مکانی از خانه که غذا در آن پخته می شود. یا مانند وسیله ای که به عنوان اجاق گاز کار می کند، با اجاق گاز یا آتش و گاهی اوقات تنور. شما می توانید با زغال سنگ، گاز، برق و غیره گرم کنید.
- هم نامی: معانی مختلف برای کلماتی که یا یکسان نوشته می شوند یا یکسان تلفظ می شوند. گاو: حیوان و سقف ماشین. گران: تا حدودی گران. صورت.
- نام مستعار: کلمات بسیار شبیه به هم هستند، اما معنی آنها متفاوت است: مرد و شانه، کاکو و کوکو و غیره.
- مترادف: هنگامی که کلمات دارای یک معنی هستند، اگرچه بسیار متفاوت به نظر می رسند، مثلاً آموزش و پرورش.
- متضاد: معانی متضاد، مانند دنیای شیرین و دنیای شور، گرم و سرد
معناشناسی تغییرات معنا را در نظر می گیرد مانند: